دانلود سریال بریکینگ بد با دوبله فارسی و کیفیت بالا

اگر شما جزو معدود افرادی هستید که هنوز سریال بریکینگ بد را ندیده‌اید: باور نکنید تبلیغات تبلیغاتی واقعاً آنقدرها خوب نیست که Breaking Bad ممکن است واقعیت را آنطور که انجام می‌دادند، به تصویر نکشد، اما در این مورد هم خبری از آن نیست. از نظر هنری اجراها، نویسندگی، کارگردانی، دوربین، موسیقی، این نمایش به اندازه دو مورد دیگر ذکر شده در بالا است، اما بر خلاف آنهایی که بریکینگ بد فقط می خواهد سرگرم کند و بنابراین از آزادی خلاقانه تری برخوردار است، من آخرین کار را تمام کردم. اپیزود آخر نوعی ناامیدی احساس کردم که امیدوار بودم این بهترین سریال تمام دوران که مورد تحسین منتقدان قرار گرفته بهتر شود، تبدیل به شاهکاری شود که به نظر می رسد همه آن را در نظر می گیرند.

والتر وایت در بریکینگ بد

سریال بریکینگ بد

اما برایان کرانستون همه را واقعی بازی کرد. او، خلقت والتر وایت در کلاس های بازیگری آینده مورد مطالعه قرار خواهد گرفت. سپس متوجه شدم که خلقت او قدرتی را به دست آورد که تا حد زیادی به لطف بازیگران فوق العاده دیگر بود، می توانم برای هر یک از آنها یک صفحه بنویسم، اما من فقط به آرون پل اشاره می کنم. من در نهایت عاشق او شدم. من یک نیاز درونی پیدا کردم که ببینم او راهی برای خروج پیدا می کند.
خب چی بگم بهت می دانم که یک روز، شاید وقتی بچه هایم به اندازه کافی بزرگ شوند، دوباره بریکینگ بد را ببینم. من نمی توانم منتظر ارزش سرگرمی خالص باشم، این به سادگی بهترین نمایشی است که تا به حال دیده ام. هر یک از شخصیت‌های اصلی قبلاً به وضعیت نماد صفحه رسیده‌اند. اما این می توانست به عنوان یک فیلم، شاید حتی یک سریال یک فصل کار کند، اما همانطور که مشخص هست، به سادگی بیش از حد خسته کننده و بی معنی است. هر نوع جذابیت به عنوان یک نمایش خوب در نظر گرفته شود.

دنیای ونس گیلیگان در سریال

در طول پنج سال، وینس گیلیگان و دوستانش در بریکینگ بد یک دنیا را تکه تکه ساخته اند، با توجه به جزئیات که ارزش کمی دارد. آنها یک قهرمان جذاب خلق کردند، یک نابغه عمیقاً معیوب و در عین حال کاریزماتیک است. آنها کسب و کاری ساختند که او در آن مهارت هایی مانند دانشمند داشت و خانواده ای را به تصویر کشیدند که اغلب او را دیوانه می کرد. سپس خطوط بین این دو را محو کرد. و به این ترتیب زندگی ای برای والتر وایت ایجاد کرد که بسیاری از ما می توانیم با آن ارتباط برقرار کنیم.
اما دیگر درام‌های تلویزیونی بزرگ و پیشگامانه، کارهای مشابهی انجام داده بودند، از جمله سوپرانوها اما بریکینگ بد کاری را انجام داد که آن نمایش های نمادین انجام ندادند. دونده نمایشی وینس گیلیگان قهرمان خود را به حرکت درآورد. تلویزیون همیشه در مورد نوعی اینرسی بوده است. بعد از هر قسمت یک دکمه تنظیم مجدد کیهانی وجود دارد که به شخصیت‌ها اجازه می‌دهد دقیقاً به همان جایی که در ابتدای قسمت شروع کرده‌اند بازگردند. به این ترتیب می توانید جنگ کره را یازده سال به طول بیندازید.
و از آنجایی که اولین نسل از برنامه‌های تلویزیونی از دوران طلایی پس از هزاره تلویزیون، بسیاری از قیدهای قراردادی ذاتی در رسانه را کنار زد، آنها این قید را حفظ کردند.
تونی سوپرانو مردی بود که تغییر نمی کرد، نمی توانست تغییر کند.
وینس گیلیگان Breaking Bad را بدون هیچ محدودیتی شروع کرد. در حالی که تونی سوپرانو هفت فصل را در اطراف نورث جرسی انجام داد، والتر وایت سفری حماسی را آغاز کرد که برای شخصیت‌های نمادین ادبیات و سینما مانند جی گتسبی و مایکل کورلئونه در نظر گرفته شده بود.
گیلیگان در حالی که آقای چیپس را به صورت اسکار تبدیل می‌کرد، نسخه‌ای از رمان بزرگ آمریکایی را نوشت.

عظمت Breaking Bad

بخشی از عظمت Breaking Bad از خود رسانه نشات می گیرد. تماشای قسمت اول و دوم پدرخوانده حدود شش ساعت و نیم طول می کشد. شما می توانید گتسبی بزرگ را تقریباً در همان زمان بخوانید.
سریال بریکینگ بد 62 قسمت را شامل می شود. ما تقریباً ده برابر بیشتر از زمانی که با گتسبی و دیزی یا مایکل کورلئونه و تام هاگ گذرانده ایم، با والت و جسی و اسکای وقت گذرانده ایم. ما والتر وایت را به گونه‌ای می‌شناسیم که تعداد کمی از شخصیت‌های بزرگ تا به حال شناخته شده‌اند و به مرور زمان به این دانش رسیده‌اند.

سریال Breaking Bad

بریکینگ بد

سریال Breaking Bad یکی از محبوب‌ترین نمایش‌های دارای رتبه در IMDb است و یکی از موارد کمیاب است که در آن هر فصل یا با استقبال بسیار مثبت یا تقریباً جهانی مورد تحسین منتقدان قرار گرفته است و همه دوستان من در آن حضور دارند. چیزی جز چیزهای بزرگ در موردش نگفته اند.

تعداد کمی از برنامه‌ها در خاطرات اخیر من را از همان ابتدا آنقدر درگیر کرده بودند که قبل از تمام شدن هفته، کل برنامه تماشا شده بود، به خصوص زمانی که برای بسیاری از برنامه‌ها که اکنون پخش یک قسمت از آن به پایان رسیده است، می‌تواند یک تلاش باشد. برکینگ بد این تأثیر را روی من گذاشت و شهرت آن به عنوان یکی از بهترین، پیوسته درخشان‌ترین و اعتیادآورترین نمایش‌های سال‌های متمادی شاید حتی همیشه در نظر من بیش از حد شایسته است. ضعیف ترین فصل آن شاید فصل اول باشد، قابل درک است زیرا فصل اول هر سریالی همان فصلی است که اوضاع هنوز در حال حل و فصل است.

در واقع همه چیز از همان ابتدا به طرز قابل توجهی تثبیت شده است، اما هنگامی که نوشتن و شخصیت پردازی حتی گوشتی تر شد، نمایش به سطوح بالاتری می رسد.

تصویربرداری سریال

از نظر بصری، «برکینگ بد» یکی از آن نمایش‌هایی است که هم شیک است و هم زیبا، با عکاسی و تدوینی که کیفیت سینمایی دارد و بسیاری از فیلم‌های امروزی را شرمنده می‌کند، جایی که فیلم‌های زیبای بصری زیادی وجود دارد، اما برخی از آن‌ها به طرز دردناکی آماتوری هستند. نگاه کردن موسیقی همیشه حال و هوای مناسبی دارد، نه خیلی سرزده، نه خیلی خاموش است.

نوشتن برای برکینگ بد مثال خوبی برای همه نمایش‌ها است که نشان می‌دهد چگونه می‌توان استایل زیادی داشت، اما همچنین محتوای زیادی داشت. دیالوگ در کل تفکر برانگیز و پرتنش است، در حالی که دارای حس شوخ طبعی بد و تاریک و ترسناکی است. داستان ها از نظر بافتی غنی، صمیمی، پرتنش و لایه ای هستند، با سرعت آنها به طور مداوم عمدی اما فشرده. جهت بهتر از این نمی توانست باشد.

در مورد بازیگری نمی توان چیز بدی گفت. برایان کرانستون به عنوان یکی از جذاب ترین ضدقهرمان ها یا حتی از هر نوع شخصیتی، چه در فیلم و چه در تلویزیون، فوق العاده است. آرون پل هرگز بهتر از این نبوده و آنا گان تاثیرگذار است. شخصیت ها در واقع گرایی خود قانع کننده هستند.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *